Economic & Economical

 

Economic

1-اقتصادی

2-وابسته به علم اقتصاد  3-مقرون به صرفه, با صرفه  4- سودآور

 

جبر گرایی اقتصادی

Economic  determinism

پیشرفت اقتصادی

Economic  development

مسایل اقتصادی

Economic  problems

 

 

 

 

 

Economical

1-     مقرون به صرفه , صرفه جویانه

2-     صرفه جو, کم مصرف, مقتصد  3- (سبک نگارش)موجز, کوته وار, فشرده گوی

  -4  وابسته به علم اقتصاد -5    (وابسته به بازرگانی) اقتصادی, تجاری

 

روش صرفه جویی مصرف سوخت

An economical way of using fuel

حمل و نقل دریایی از همه ارزانتر است.

Sea transportation is the most economical

او خانه دار بسیار صرفه جویی است.

She is a very economical housewife.

سبک موجز

An economical style

آن تصمیم از نظر اقتصادی مصیبت بار بود.

That decision was economically disastrous.

 

 

 

Among را زمانی به کار میبریم که در مورد بیشتر از دو نفر یا چیزی حرف میزنیم.اما between را برای دو نفر یا  دو شئ به کار میبریم. مثلا:

I was standing between negar & reza.