آب پاکی رو دست کسی ریختن |
Dash / shatter sb’s hopes |
Example: well, I am sorry to shatter your hopes, but I don’t believe your furniture will fetch anything like the price you mention. |
آب خوردن / خرج برداشتن |
Knock / set back |
Example: How much did your wife’s new hat knock you back? |
آب شدن و به زمین فرو رفتن |
Go to earth / ground |
Example: The police believe that the murderer has gone to earth somewhere in London. |
سلام
وبلاگ مفیدی داری.محکم تر و پر تر ادامه بده.موفق باشی
لینکتم خواهم گذاشت
سلام
وبلاگ جالبی دارید.
شاداب و پیروز باشید.
اگر می شود چند داستان انگلیسی به همراه خلاصه داستان بگذارید.با تشکر از سایت خوبتان